Books like Naruto, Vol. 02: The Worst Client

Naruto, Vol. 02: The Worst Client (Naruto, #2), Masashi KishimotoNaruto is a Japanese manga series written and illustrated by Masashi Kishimoto. It tells the story of Naruto Uzumaki, a young ninja who seeks to gain recognition from his peers and also dreams of becoming the Hokage, the leader of his village. The story is in two parts, the first set in Naruto's pre-teen years, and the second in his teens. The series is based on two one-shot manga by Kishimoto: Karakuri (1995), which earned Kishimoto an honorable mention in Shueisha's monthly Hop Step Award the following year, and Naruto (1997).Tired of menial tasks, Naruto, Sasuke and Sakura ask for a tougher assignment. But you should always be careful what you wish for! Along with their sensei, Kakashi, the trio must guard a cranky old man from the Land of Waves. But Tazuna the bridge builder is in more danger than anyone could have imagined. And now the young ninja are too! In this volume the characters are expanded on and the reader gets to see more of the world Naruto and his friends inhabit.تاریخ خوانش روز دوازدهم ماه فوریه سال 2017 میلادیعنوان: ناروتو: بدترین مشتری: کتاب 2 از سری؛ نویسنده: ماساشی کیشیموتو؛ناروتو و اساطیر ژاپن: مفاهیم عجیبی در «مانگا» و «انیمه ناروتو» وجود دارد، که اگر از آن آگاه نباشید، داستان شاید به دلتان نچسبد؛ مانگای «ناروتو» پر از اشارات و نکات مربوط با الهیات ژاپن است؛ چند نمونه را در زیر بخوانیدایزاناگی: «ایزاناگی» خدای ژاپن و همسرش «ایزانامی» است، آنها در حال خلق جزیره ی ژاپن هستند؛ «ایزاناگی» پس از آفرینش جهان با «ایزانامی» ازدواج میکند، آنها دارای چند فرزند میشوند، اما در آخرین زایمان، «ایزانامی» میمیرد، سپس «ایزاناگی»، برای بر گرداندن او به جهان مردگان میرود، اما وقتی که او را پوسیده، و کرم خورده میبیند، فرار میکند. «ایزانامی» به دنبال «ایزاناگی» میرود، او نمیخواهد همسرش دوباره به دنیای زندگان برگردد، ولی در پایان موفق نمیشود. «ایزانامی» در لحظه ی آخر به «ایزاناگی» میگوید، که روزانه هزار نفر از مردگان را زنده میکند و بر علیه «ایزاناگی» میفرستد. «ایزاناگی» هم میگوید که روزانه هزار و پانصد نفر را خلق میکند، تا جلوی آنها را بگیرد. «ایزاناگی» پس از برگشتن از دنیای مردگان، برای تطهیر، غسل میکند، از آب غسل چشم چپش «آماتراسو (الهه خورشید)»، و از آب چشم راستش «تسوکیومی (خدای ماه)» و از آب غسل نوک بینی اش «سوسانو (خدای دریا و طوفان)» به وجود میآیدآماتراسو: به دلیل روشنایی و زیبایی خیره کننده ای که داشت، پدرش «ایزاناگی» او را خدای بهشت و روشنایی میکند. برادرش «سوسانو» پیش از رفتن به دیدار خواهرش «آماتراسو» میرود، و آنها برای نشان دادن حسن نیت، مسابقه ای برگزارمیکنند، باید هر کدام چیزی را به آدمیزاد بدل کند؛ «آماتراسو» از شمشیر پدرش، سه انسان، و سوسانو از گردنبند خواهرش، پنج انسان میسازند. «سوسانو» آدم بیشتری آفریده، اما «آماتراسو» میگوید چون آن پنج آدم، از گردنبند او درست شده اند پس مال او هستند، سوسانو خشمگین میشود، و مزرعه ی خواهرش را در بهشت نابود میکند، «آماتراسو» ناراحت میشود، و از ناراحتی، برای همیشه در یک غار پنهان میشود، و جهان در تاریکی فرو میرود؛ اما پس از مدتی خدایان دیگر به هر طریقی او را از غار بیرون میآورند، و جهان دوباره روشن میشود؛ خروج «آماتراسو» از غار، و روشن شدن جهان، خیلی با صحنه ای که «ساسکه» از غار بیرون میآید و نمایش اترنال شارینگان شباهت دارد، آنجا این جمله گفته میشود : اتحاد تاریکی (سوسانو)، و روشنایی (آماتراسو)؛تسوکیومی خدای ماه: «تسوکیومی» یک نفر را میکشد و «آماتروسو» برای آن اشتباه از او ناراحت میشود و دیگر هرگز نمیخواهد که او را ببیند شب و روز هرگز همدیگر را نمیبینند؛سوسانو خدای دریا و طوفان: «ایزاناگی» «سوسانو» را خدای دریا و طوفان قرار میدهد، اما «سوسانو» از این تصمیم ناراحت میشود، و گریه و ناله میکند، از ناله ی او گلها و درختان بهشت خشک میشوند؛ پدرش او را از بهشت بیرون میکند، اما پیش از رفتن به دیدار خواهرش «آماتروسو» میرود، و مزرعه ی «آماتروسو» از بین میرود، «سوسانو» در روی زمین به پیرمرد و پیرزنی برخورد میکند که هشت دختر داشتند که توسط مار هشت سر خورده شده بودند، و تنها یکی باقی مانده بود، «سوسانو» مار هشت سر را با شمشیر «تتسوکا» نابود، و با دختر ازدواج میکند. «سوسانو» از درون بدن مار هشت سر، شمشیر «کوساناگی» را بیرون میآورد و به عنوان آشتی به خواهرش هدیه میدهد؛ بعدها شمشیر «کوساناگی» و سپر «یاتا» به نوه ی «آماتروسو» هدیه داده شد.؛در کتاب دوم: خسته از کارهای منفی، گروه سه نفری «ناروتو»، «ساسوکه» و «ساکورا» وظیفه ی دشوارتری دارند. همیشه باید مراقب آنچه میخواهید باشید! اما سازنده پل، «تازونا» بیش از آن چیزی که خیال میکرد، در معرض خطر قرار دارد. و حالا نینجاهای جوان هم هستند!؛ ا. شربیانی