books

Novels
Fiction
Turkish Literature

Books like The Birds Have Also Gone

The Birds Have Also Gone

1989Yaşar Kemal

4.4/5

Uçun Kuşlarپرواز کنید پرندگانUçun kuşlar uçun doğduğum yereپرواز کنید پرندگان پرواز کنید به زادگاه منŞimdi dağlarımda mor sümbül vardırاینک در کوههایش سنبل های بنفش روییدهOrmanlar koynunda bir serin dereدر آغوش جنگلها یک دره خنکDikenler içinde sarı gül vardır.در میان خارهایش گلهاي زرد وجود دارهUçun kuşlar uçun burda vefa yokپرواز کنید پرندگان پرواز کنید در اینجا وفا نیستÖyle akar sular, öyle hava yokچنین آبهاي جاري و چنین هواي پاکی نیستFeryadıma karşı aksi seda yokدر برابر فریادم انعکاس صدایی نیستBu yangın yerinde soğuk kül vardırدر این مکان آتش گرفته،(فقط)خاکستر سرد وجود دارهAhmet Kaya https://www.youtube.com/watch?v=Wo7KJ...:در مورد کتابپرنده ها نیز رفتند. و با کوچ کردنشان..چه چیزهایی اتفاق خواهد افتاد، پرنده ها نیز رفتند Kuşlar da gitti, kuşlarla birlikte de... Ne olacak, kuşlar da gitti.نویسنده، ما را در شهر استانبول بدنبال محمود و دو پسربچه ی پرنده فروش می کشاند و با اینکه اول داستان، از شکار پرندگان دل خوشی نداریم کم کم ته دلمان آرزو می کنیم برای پرنده هایشان خریدارانی پیدا شود که هم بچه ها به نان و نوایی برسند و هم پرندگان آزاد شونداز قدیم الایام این رسم بوده. شکارچی ها پرنده شکار می کنند و آزاد کردنشان هم وظیفه مردم استانبول استو محمود شکارچی پیر، مصداقی از شیخ فانوس به دست مولاناست که قصدش فقط کمک بچه ها نیست، وی هنوز به انسانیت باور دارد و در استانبول مدرن می خواهد انسان را بیابدانسانیت لایه لایه است، گرانبهاترین و قشنگترین دُر و گوهرها در زیرِ زیر هستند، وقتی لایه لایه آنرا کنار می زنی، یک قشر ، دو قشر، سه قشر و چهار... انسانیت آشکار می شود ، قشنگتر می شود، قشر بالایش چرکین و زشت است، کسی که خودش را انسان حساب می کند دائما از یک طرف قشر خود را و از طرف دیگر قشرِ انسانیت را کنار می زند، با کنار زدن.. این قشرها دور و بر روشن می شود.. با کنار زدن این قشرها:این استانبول دیگر آن استانبول نیست آپارتمان های خاکستری چرکین سیمانی جای درختزارها و خارستان ها را گرفتهو پرندگان اگراز این شهر گذر کنند، می ایستند، نگاه می کنند، بدنبال چیزی می گردند، بعضی چیزها را بخاطر می آورند و... اما نمی یابند و راه شان را می گیرند و می روند:نتیجهیاشار کمال دو هدف در این کتاب داشت یکی نشان دادن تقابل سنت ها و زندگی مدرن؛مردمی که هنوز پایبند به اصول و باورهای کهن اند و بخواهند به آن شیوه زندگی کنند در این جامعه جایی نخواهند داشت و نخواهند توانست حتی نان برای رفع گرسنگی بیابندو هدف دیگر و اصلی او از این جستجوی در میادین شلوغ استانبول و محله های فقیر نشینش و.. این بود که نشان دهد استانبول پیشرفت کرده و ماشینی شده ..و انسان ها هم تغیییر کرده اند نمی گویم که مردم آن زمان بهتر بودند، ولی مثه مردم حالا نبودند، بیشتر از مردمان فعلی پرنده ها رو دوست داشتند، آن زمان مردم دل نازکتر بودند، مهربانتر و دل رحم تر بودند، به طبیعت نزدیک تر بودند، کسی چه می داند! مردم این دور و زمانه اگر از طرف یک قفس پر از پرنده هم رد بشوند که همگی در حال جان دادن باشند، کک شان هم نمی گزدو شیخ ما نه تنها آن انسان را پیدا نخواهد کرد؛ ایمانش را هم به آن از دست خواهد داد:به قول ویکتور هوگواز میان دو واژه انسان و انسانیت، اولی در میان کوچه‌ها و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است

Filter by:

Cross-category suggestions

Filter by:

Filter by:

Filter by:

Filter by:

Filter by:

Filter by:

Filter by: